Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: افشین سنگ چاپ، بازیگر تئاتر و تلویزیون که چهره او با بازی در نقش «قدرت سلمانی» در برنامه «کلبه عمو پورنگ» برای بچه ها آشناست، در «النگ و دولنگ»، «بچه همسایه»، فیلم سینمایی «یکی بود یکی نبود» و شمار دیگری از کارهای تلویزیونی، از سال ۱۳۷۲ با ایرج طهماسب همکاری داشته است.

او درباره دلایل موفقیت «مهمونی» و از نخستین آشنایی اش در تئاتر شهر با ایرج طهماسب سخن می گوید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مهمونی عنوان برنامه ای عروسکی است که طهماسب در ادامه کارهای هنری خود ارائه کرده و از قضا مخاطب میلیونی دارد و موفقیت دیگری در کارهای کودک کارگردان کلاه قرمزی محسوب می شود.

با توجه به کارهایی که برای کودکان و نوجوانان انجام می دهید می خواهم بدانم که به نظر شما چرا غیر از بچه های امروز کارهای آقای طهماسب همچنان برای بچه های دهه ۶۰ و ۷۰ جذاب است؟ از چه سالی با ایرج طهماسب آشنا شدید؟

زمانی که دانشجو بودم به واسطه خسرو احمدی با آقای طهماسب آشنا شدم. نهایتاً هم این سعادت نصیبم شد که با ایشان کار کنم. آن زمان استاد جبلی هم کنار ایشان بودند.

ایرج طهماسب را نخستین بار کجا دیدید؟

از سال ها پیش آقای طهماسب را می شناختم. روزی جلو تئاتر شهر نشسته بودم و آقای طهماسب هم تئاتری عروسکی در سالن چهارسو اجرا می کرد. از جلو من رد شد. من روی پله های سنگی تئاتر شهر نشسته بودم و به خودم می گفتم خدایا یعنی می شود یک روز من هم کار مشترکی را با آقای طهماسب انجام دهم؟! حتی دو سال هم از آن زمان نگذشت که به آرزویم رسیدم.  

او را چگونه انسان و هنرمندی یافتید؟

ایشان روحیه بسیار لطیف دارد. انسان با مطالعه ای است. یکی از دلایلی که به گمانم همواره در کارش پیشرفت دارد، این است که طهماسب هنرمندی به روز است و همواره در جریان کارهای عروسکی و کودک قرار دارد. آنچه باید برای شما بگویم این است که ایشان انسانی فرهیخته است و در عالم خودش حرکت کرده. یعنی خودش دست به انتخاب زده و در جهت آن انتخاب حرکتش را ادامه داده. بیهوده فرافکنی نکرده که به فرض یک روز کار کمدی کند و فردا سراغ کار جدی برود.

در حقیقت او یک شاخه را دنبال کرده و در کارش هم دقت و ظرافت به خرج داده است. به همین دلیل به نظرم هنرمندانی که در این حوزه انتخابشان از نخست درست انجام شده و تکلیفشان هم با خودشان روشن است، مانند ایرج طهماسب به جاهای درست می رسند. ایرج طهماسب از ابتدا رشته عروسکی و کار کودک را انتخاب کرد و تا به امروز حدود ۴۰ سال است که در همین حوزه فعالیت هنری اش را دنبال می کند و پی می گیرد. یکی از دلایل عمده موفقیش همین نکته است. جدای از این موضوع اشاره ای کوتاه کردم که انسانی به غایت فرهیخته است. در عین حال روحیه ای لطیف دارد.

شناخت ایشان از کودک چگونه است؟

با توجه به مطالعاتی که دارد، کودک را به خوبی می شناسد. یعنی همه تمرکزش بر اتفاقاتی است که برای کودک رخ می دهد. وقتی شما همه تمرکزتان روی مقوله ای که انتخاب می کنید، باشد، مطمئناً راز و رمز موفقیت را کسب می کنید و در کارتان پیشرفت خودتان را شاهد خواهید بود و راه و رسم موفقیت پیش رویتان قرار می گیرد. اما اگر فعالیتتان پراکنده باشد و هر جا که می رسید بخواهید سرکی به حوزه ای بکشید، به عقیده من نه این می شوید و نه آن! در عین حال، در بهترین حالت خط متوسطی را در پیش می گیرید و از مدار متوسط هم بالاتر نمی روید و پا فراتر نمی گذارید. به جرأت می توانم بگویم که همه فکر و ذکر و ذهن ایرج طهماسب روی تولید کار برای کودک تمرکز یافته.

مخاطبان با عروسک های جدیدی مانند پشه، بچه، قیمه و مگسی بدون هیچ سابقه ذهنی اخت می شوند. دلیل این موضوع چیست؟

به نظرم آقای طهماسب جامعه شناس خوبی هم هست. ایشان جامعه اطرافش را به خوبی می شناسد. خواسته های این جامعه را به خوبی می داند و با پسند طنز اقشار مختلفی که برایشان برنامه تولید می کند، آشناست. بنابراین دست به تولیدی می زند که خواسته نظرات و دلخواه مخاطبش است. اما در نقطه مقابل وقتی با جامعه تان قهر باشید و درهای به روی خودتان ببندید و حصاری هم به دور خودتان بکشید، مطمئناً نمی توانید آدم ها و خواسته های افراد جامعه تان را بشناسید. طهماسب علاوه بر این ها در کار اخیر خود یعنی «مهمونی» کاریکاتور جامعه دور و اطرافش را به تصویر می کشد.

مگس و پشه در حقیقت کاریکاتورهای ذهنی جامعه ای است که در حال حاضر در آن زندگی می کنیم. ایشان به دلیل شناخت خوبی که از جامعه اش دارد، کارش هم درخشان از آب در می آید. درس نخست بازیگری را، خوب دیدن و خوب شنیدن می دانم. کارگردان برنامه مهمونی از قضا هم خوب می بیند و هم خوب می شنود، بنابراین تولیدی که می کند، خوب است. هر فیلمساز و هر کسی که کار هنری می کند، ممتاز بودنشان نتیجه همین دو فعل(خوب دیدن و خوب شنیدن) است. به همین دلیل ساده است که شما در آن واحد با کارهایی از این دست انس می گیرید و ارتباط برقرار می کنید.

صداپیشگانی هم که انتخاب می کند به جا و ممتازند. نقلی است که کارگردان «صورت زخمی» وقتی نام آل پاچینو را برای نقش اول فیلم می برد، تهیه کننده با او مخالفت می کند. کارگردان از قضا می گوید تو به جثه کوچک و قامت کوتاه آل پاچینو نگاه نکن، به صدای آل پاچینو گوش کن! اهمیت صداپیشگی چقدر در کار طهماسب مشخص است؟ به طور مثال یک لهجه شیرازی همواره گوشه کار وجود دارد و برای تهرانی ها و طبقه متوسط شهری جالب است. نظر شما در این باره چیست؟

در حرفه ما مثالی است که می گویند اگر کاراکتر ها و انتخاب اولیه را درست انجام بدهی، نیمی از کار را انجام داده ای. به همین دلیل یکی از ویژگی های منحصر به فرد آقای طهماسب، انتخاب همکارانش است.

در این زمینه چقدر سختگیرند؟

از آنجایی که ایشان را می شناسم باید بگویم که با هیچ کس تعارف ندارد. او در کارش قاطع و مصمم است. از همین رو وارد حیطه گذشت نمی شود و اتفاقا سختگیرانه درباره کاراکترهایش فکر می کند و به شدت در انتخاب آدم هایش ظرافت به خرج می دهد.

خودشان همه عوامل را انتخاب می کنند؟ تا به حال شده که در حین کار کردن با آقای طهماسب متوجه شوید که ایشان احیاناً تن به تحمیلی از بیرون مجموعه می دهند؟

به هیچ وجه. دست کم می توانم بگویم طی چند سالی که با ایشان کار کرده ­ام، به هیچ عنوان شاهد چنین اتفاقی نبوده­ ام. این را هم بگویم که خودم هم برای اضافه شدن به مجموعه همکاران ایشان تست دادم. طهاسب تا از من تست نگرفت و مطمئن نشد که من قابلیت و ویژگی آن کاراکتر را ندارم، محال بود که اجازه دهد کار کنم. اما چون تست گرفت و نظرش مشترک بود، نقش بچه همسایه را به من داد. ایشان در عین مهربانی سختگیر هم هست. در همان ابتدای کار هم وقتی انتخابش را درست انجام می دهد، گویی ۵۰ درصد کار را به پایان برده است. حال چه کسانی انتخاب می شوند؟ کسانی که جنس و انعطاف صدایشان آنچه باشد که او می خواهد و مخاطبان می پسندند. برای طهماسب همچنین تفاوتی ندارد که آن شخص صدا پیشه کیست. اغلب کسانی را هم که انتخاب می کند بچه های نازنین تئاترند.

کدامیک از صداپیشگان مهمونی را می شناسید؟

با آقای هوتن شکیبا افتخار همکاری داشته ­ام. او در زمینه بازیگری بسیار ماهر است. به همین دلیل کسانی که توسط طهماسب انتخاب می شوند، در کار خودشان استادند. بنابراین باید بگویم چه سعادتی است که بازیگر و صداپیشه ای کار مشترکی با آقای طهماسب انجام دهد.

بخشی از کار هم اجراست. اجرای کارگردان مهمونی هم درخشان به نظر می رسد. نظر شما چیست؟

به اصطلاح باید گفت گوشت شیرین است (لبخند).

ایشان در عین حال می توانند یک مجموعه را راه ببرد. این هم باید به توانایی هایشان افزود.

اما آنچه باعث تأسف است این است که برنامه مهمونی روی پلتفرم های نمایش خانگی وجود دارد. این اتفاق باید در تلویزیون می افتاد تا همه مردم از این موهبت و اتفاق خجسته لذت می بردند و از آن بهره مند می شدند. اما متاسفانه تلویزیون این کار را انجام نداد. از کنه ماجرا اطلاعی ندارم اما ای کاش هنر ایشان در اختیار همه قرار می گرفت. شاید به دلیل همین پلتفرم ها و خارج از تلویزیون بودن برنامه مهمونی، بسیاری از اقشار مختلف نتوانند یا امکانش را نداشته باشند که کار تازه طهماسب را ببینند و به همین دلیل از دیدنش محروم می شوند. پرسش اینجاست که چرا مثل همیشه همه نمی توانند از این اتفاقات خوب، به طور یکسان و مانند دیگران بهره مند شوند.

همچنین باید بگویم که اگر کار را به دست کاردان بسپاریم، کار هنری درخشان از آب در می آید. کار آقای طهماست به خودی خود با ما صحبت می کند و می گوید بزرگان، مدیران، مسئولان، کار را به دست کاردان بسپار تا نتیجه مثبت به دست آورید. ما مدام خواسته ایم با این جریان مقابله کنیم و تا به امروز حاصلی به همراه نداشته است.

طهماسب شاگرد هم دارد؟

او بدون اینکه شاگرد تولید کند –البته امیدوارم بچه هایی که با او کار می کنند در آینده بتوانند راه ایشان را ادامه دهند- فکر و ذهنش روی تولید کار خلاقانه است. چه بشود که بعدها چنین استعدادهایی را دوباره بیابیم. امیدوارم آدم هایی باشند که بتوانند این کار را ادامه دهند و خلق اثر هنری درخشان در کارنامه شان به چشم بخورد.

از تریبون شما می خواهم به همه بچه های فعال در برنامه مهمونی خدا قوت بگویم. آرزوی سلامتی برای ایرج طهماسب دارم. دوست دارم همواره پایدار باشد تا بتواند همچنان در حوزه کار کودک، یکی پس از دیگری، آثار درخشان از ایشان ببینم. جای این ژانر در آثار ما خالی بود. می شد همین برنامه مهمونی برای خودش راه پر زرق و برقی باشد که متأسفانه به غیر از جناب طهماسب کار مثمر ثمر دیگری در این حوزه نمی بینیم. آرزوی سلامتی برای همه دست اندرکارانش دارم.

تولید یک عروسک و صداگذاری روی آن کاری ندارد اما اینکه درست انتخاب کنید و درست پیش بروید و مخاطب میلیونی جذب کنید، به مراتب کار دشواری است. چنین کاری کار نوابغ است که معتقدم طهماسب یکی از آنهاست و توانسته جریان ایجاد کند.  

کد خبر 670046 برچسب‌ها ایرج طهماسب خبر مهم نمايش خانگي

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: ایرج طهماسب خبر مهم نمايش خانگي آقای طهماسب برنامه مهمونی همین دلیل ایرج طهماسب طهماسب هم بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۰۲۵۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران

دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می‌شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می‌دانند. صدیقه (روح‌انگیز) سامی‌نژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقش‌آفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.

نام روح‌انگیز سامی‌نژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

با پخش «دختر لر» در سینما‌ها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی‌نژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد. 

فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال‌ها بی‌خبری و با تصاویری تکان‌دهنده از این ستاره سال‌های دور سینما واکنش‌های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می‌کردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سال‌ها پیش مرده باشد.

 به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».

این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی‌نژاد را در فیلم تهامی‌نژاد دیده بودم که گریه می‌کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.

عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش‌هایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامی‌نژاد در آن نقش «گلنار» را بازی می‌کرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنش‌های ناگواری برانگیخت، که به‌درستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچ‌گاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامی‌نژاد تصوری از آن واکنش‌ها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر می‌داشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم می‌شد؟

گفته می‌شود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوشش‌هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می‌داد و در این‌باره بهارلو ادامه داده است: به‌موازات فعالیت‌های سخت‌کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خان‌بهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جست‌وجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلوی‌ِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایش‌ها و تعزیه‌ها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سال‌ها در فیلم‌های اوگانیانس و مرادی ایفای نقش می‌کردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، به‌همین دلیل موانع کم‌تری بر سرِ راه خود داشتند.

سپنتا موفق شد صدیقه (روح‌انگیز) سامی‌نژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او به‌عنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سی‌ام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیده‌بان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.

 سپس با یک دو هفته وقفه در همین‌سینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگ‌های خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را به‌چشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامی‌نژاد چنان انگشت‌نما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهر‌های مختلف.

سامی‌نژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی‌نژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.

از تهامی‌نژاد نقل شده است‌: اغلب به‌طور کنترل‌نشده‌ای می‌خندید و در حالی‌که اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانی‌های متعصب او را مورد ضرب‌وشتم قرارمی‌دادند و حتی بطری به‌طرفش پرتاب می‌کردند. به‌طوری‌که همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.

درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.

سامی‌نژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه‌ای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بار‌ها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل‌های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.

قدیمی‌های معروف، بریده‌اند و سعی می‌کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال‌ها به آنها بی‌لطفی شده است و دل پرگلایه‌ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که می‌توانست بازی کند.

در یکی از برنامه‌های تلویزیونی هفت، بعد از سال‌ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می‌بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینما‌های تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی‌توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سال‌ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می‌توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی‌غمی وجود نداشت، می‌توانست نقش یک پدر را بازی بکند.

منبع: روزیاتو

tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • نام بازیگر مرد مشهور فرانسوی در سیاهه متجاوزان سینما
  • تصویری از بازیگر زن تلویزیون در فرودگاه؛ ترک خاک ایران برای همیشه؟
  • (ویدیو) فیلم رقص آذری حامد آهنگی و بازیگر سرشناس ! / همه به وجد آمدند
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت + عکس
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت
  • کودی رودز: بدون من AEW وجود نداشت، برای آنها آرزوی موفقیت دارم/ اخبار WWE
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت/ عکس
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • تصویری دیده نشده از علی انصاریان در پشت صحنه یک فیلم
  • اعضای هیئت انتخاب رویداد استارت‌آپی فیلمنامه نویسی منصوب شدند